بازی گه، تماشاخانه، جای بازیگری، ملعب، (منتهی الارب) ملهی، (دهار) ملعب، (تفلیسی) بازیکده، (آنندراج) بازی جا، (ناظم الاطباء) : چو خواندی درس آزادی گلستان میشود زندان که روز جمعه بازیگاه طفلانست مکتب ها، ناصرعلی (از آنندراج)، و رجوع به بازیکده شود
بازی گه، تماشاخانه، جای بازیگری، مَلعَب، (منتهی الارب) مَلهَی، (دهار) مِلعَب، (تفلیسی) بازیکده، (آنندراج) بازی جا، (ناظم الاطباء) : چو خواندی درس آزادی گلستان میشود زندان که روز جمعه بازیگاه طفلانست مکتب ها، ناصرعلی (از آنندراج)، و رجوع به بازیکده شود